حامی مترادف
حامی مترادف اسم فرم
- بانی خیر حامی حامی مونی، قهرمان، مدافع، حامی، backer، ترویج، توانی، شخصیت، financer، فرشته، تقویت کننده.
- حامی حامی مونی, حامی, فرشته, پروموتر backer، بانی خیر، well-wisher، قهرمان، تقویت کننده، نیکوکار، maecenas، بلیط وعده غذایی است.
- مشتری مشتری، frequenter، منظم، مغازه، خریدار خریدار، چشم انداز، بازدید کننده.
حامی مترادف فعل فرم
- بازگشت مالی، پشتیبانی، ترویج، سرمایه گذاری در سرپرستی، سهام، راه اندازی، برای پاسخ، تضمین، صندوق.