مادر مترادف
مادر مترادف اسم فرم
- مامان مامان ماما، کارشناسی ارشد، مامان، مومیایی، mammy، matriarch، matron، progenitrix، مادر، شکم، خانم پیر.
- منبع منشاء صادركننده، پیشگام، خالق، begetter، تولید کننده، سرچشمه، رحم، دانه، سرچشمه، پیدایش، گهواره.
مادر مترادف صفت فرم
- بومی، طبیعی، والدین، اصلی، پس از وضع حمل، بومی.
- سکوت, قطع, گنگ, آرام, هنوز, خبر؟, tightlipped, tongue-tied, مخفی, closemouthed کم حرف.
مادر مترادف فعل فرم
- پرورش پرستار گرامی، مراقبت، تغذیه، عشق، حفظ، پرورش، محافظت، گارد، نوزاد، از بین بردن، overprotect.