مجسمه مترادف
مجسمه مترادف اسم فرم
- شکل پيکر تراشی, کنده کاری, مجسمه, نقش برجسته.
- مجسمه سازی، کنده کاری، تندیس شکل مجسمه سفالین رنگی، سینه، برنز، تمثال، بت، بنای یادبود.
- کنده کاری، مدل سازی شکل شکل، chiseling، قالب.
مجسمه مترادف فعل فرم
- حجاری حک حفاری، مد، مدل، قالب، شکل، شکل، برش، حکاکی، بازیگران، بتراشیم.