مقرون به صرفه مترادف


مقرون به صرفه مترادف اسم فرم

  • توافق درک پیمان قرارداد معامله معامله ترتیب تعهد وعده جمع و جور, entente.

مقرون به صرفه مترادف صفت فرم

  • با صرفه thrifty، قطعات یدکی، صرفه chary و محتاطانه است.
  • مختصر و مفید و مختصر، unadorned، یدکی، سخت، شديد.

مقرون به صرفه مترادف فعل فرم

  • موافق ترتیب، تعهد، قرارداد، تصریح می رسند، وعده، و ستد، مذاکره، تنظیم شرایط، به شرایط آمده، انجام کسب و کار، یک معامله را.
مقرون به صرفه لینک های مترادف:

مقرون به صرفه مترادف،