موقعیت مترادف


موقعیت مترادف اسم فرم

  • موضع استقرار مطرح، جنبه، تحمل، حمل، صورت، قیافه، آرایش، قرار دادن.
  • مکان محل سایت، نقطه، بلبرینگ، محلی، ایستگاه، منبع، محل، نقطه، منطقه.
  • نظر نگرش ایستاده، سیاست، نظر، اعتقاد، تعصب، اعتقاد، چشم انداز، ديدگاه، جهت.
  • وضعیت رتبه، اعتبار، ایستاده، شهرت، ایستگاه، جای پا, محل, سطح, کاست, کلاس.
  • پست کار، اشتغال، شغل، وضعیت نقش، وظیفه، ظرفیت، دفتر، تخصیص، قرار ملاقات.

موقعیت مترادف فعل فرم

  • تنظیم محل ثابت، ایجاد، نصب، درج، ترتیب، قرار داده، poise، قراردهند.
موقعیت لینک های مترادف: محل, سطح, کاست, کلاس,