نتیجه مترادف
نتیجه مترادف اسم فرم
- باقی مانده، تعادل، بقیه، خالص، مازاد، overage، باقی مانده, محصول, پاسخ.
- تمایز توجه, اهمیت, اهمیت لحظه، وزن، واردات.
- نتیجه رویداد، نتیجه حاصل, عاقبت, اثر، پس، توسعه، موضوع.
- نتیجه نتیجه اثر، پس، پایان، حاصل، موضوع، عاقبت، نتیجه نهایی، حاصل، اثر بعدی، واکنش، denouement، برداشت.
- نتیجه، اثر، نتیجه، نتيجه گيري، اثر بعدی، denouement، حاصل، پس، پیامد، برداشت، پاداش، پایان، میوه، محصول، sequent، spinoff، ذرات.
نتیجه مترادف فعل فرم
- دنبال امدن اتفاق می افتد، تکامل، eventuate، ظهور، کلید خاموش کردن، کار کردن، پان، مورد آمده، بیرون آمدن.
- پایان, نتیجه گیری, باعث, را اثر مورد، تعیین، کمک به خاتمه، باد، عملكرد، به.