پاداش مترادف
پاداش مترادف اسم فرم
- اضافی, فضل حق بیمه سود سهام جایزه honorarium کمیسیون پاداش نوک، حق بیمه.
- پاداش مى دهيم پرداخت بازپرداخت، غرامت دستمزد، جایزه، ستایش، فروند، جایزه، پاداش، اذعان، جایزه، نوک، بیابان، مجازات، یاد، تلافی.
- پرداخت بازپرداخت جبران، جزا، بازپرداخت، پاداش، نکته، کمک هزینه، هزینه، honorarium، پرداخت غرامت، یاد، رضایت، غرامت، حل و فصل.
پاداش مترادف صفت فرم
- ، gratifying رضایت بخش و خشنود و خوش آمدید، لذت بخش، غنی سازی، تولیدی، سودمند، مفید، پربار، بالابر, سودآور, ارزشمند, مطلوب, خوشحال, انجام.
پاداش مترادف فعل فرم
- كه جبران، جایزه، اذعان نکته، به یاد داشته باشید، تشخیص، افتخار، یاداش دادن، تلافی، requite، پرداخت، tit برای tat را.