پیشنهاد مترادف


پیشنهاد مترادف اسم فرم

  • ارائه، مناقصه طرح پیشنهاد قیمت مقدار، جمع.
  • تلاش, مقاله، اعمال، تلاش، کرک، سرمایه گذاری, در حال پرواز.
  • تلاش، سعی کنید حرکت مقاله، تلاش، سرمایه گذاری.
  • دعوت مناقصه اورتور، احضار.
  • دلالت، intimation، نشانه، insinuation، سوء ظن، اشاره، نوک، نشانه، سرب، عطر، ته مایه، vestige، سایه، سایه، ردیابی، لمس، اگاهی، روشنایی ضعیف تابیدن.
  • طرح پیشنهاد طرح، برنامه، بیل، پیشنهاد، حرکت.
  • نظریه پایان نامه پیشنهاد، فرضیه، ایده، مفهوم، پیشنهاد، postulate، وضوح، اصل، ساخت.
  • پیشنهاد طرح گزاره، اورتور، دعوت نامه، پیشنهاد.
  • پیشنهاد گزاره بیانیه، بیان، موقعیت، قید و شرطی، حرکت، اتهام، ارائه، نظر، فکر، توصیه، مشاوره، مشاور، اندرز، entreaty.
  • پیشنهاد، گزاره، پیشنهاد، اورتور، ارائه، وضوح، حرکت، پیشنهاد، طرح، برنامه، درخواست، تئوری، قضیه، پایان نامه، فرضیه، ساخت، محاکمه بالون.

پیشنهاد مترادف فعل فرم

  • در حال حاضر انتقادات و پیشنهادات مطرح، مناقصه، گسترش، را، کمک مالی.
  • دعوت درخواست احضار، تماس، درخواست، تعیین نام.
  • سفارش دستور، دستور مستقیم، شارژ، مقدر، نیاز، دیکته.
  • پیشنهاد ارائه پیشنهاد، پیشبرد، پیشنهاد،، پیشنهاد.
پیشنهاد لینک های مترادف: تلاش,

پیشنهاد مترادف،