چلپ چلوپ کردن مترادف


چلپ چلوپ کردن مترادف اسم فرم

  • عینک نمایش شکوفایی، اثر، نمایشگاه، showiness، نمایش، چشم، تولید، احساس.
  • قطره داش چلپ چلوپ لمس کمی ته مایه tinct شربت، آبپاش، ردیابی, نقطه, dab.
  • چلپ چلوپ کردن.
  • چلپ چلوپ کردن، spatter، plash، swash، صدای فش فش، splotch.

چلپ چلوپ کردن مترادف فعل فرم

  • نمایش گچ، رنگ مشتری جلب کردن، پخش، انتشار، جولان دادن، ویژگی، تبلیغات، ترومپت، blazon، ترویج، ballyhoo، پلاگین.
  • چلپ چلوپ کردن spatter slosh، swash، مرطوب، bespatter، خط تیره، نم نم، besprinkle، strew، plash، اسپری، سرنگ، splotch، spritz.
چلپ چلوپ کردن لینک های مترادف: نقطه, چلپ چلوپ کردن,