چنگال مترادف


چنگال مترادف اسم فرم

  • قدرت نوسان کنترل، دست، نفوذ، درک، تسلط، سلطه، منش، قانون، نظارت، فرمان، گرفتن.

چنگال مترادف فعل فرم

  • شعبه تقسیم bifurcate، تقسیم، واگرا، ramify، خم, بخش, deviate.
چنگال لینک های مترادف: بخش,