کمند مترادف


کمند مترادف اسم فرم

  • دام طناب دار جین، خالص، دام، سن، springe.
  • طناب, riata, کمند, لغزش, طناب دار.
  • نیرنگ اغوا مى دهم كه تدبير، ترفند، گرفتن، عذر، come-on.

کمند مترادف فعل فرم

  • فريادی است.
کمند لینک های مترادف: طناب, کمند, لغزش, طناب دار,