کنیم، مترادف


کنیم، مترادف فعل فرم

  • محدود محدود کردن, جلوگیری, جلوگیری از بررسی، سرکوب، اتصال، اسیر.
  • وادار نمى، ضروری، یکدیگر، نیروی، فشار، درایو، اصرار.
کنیم، لینک های مترادف: جلوگیری,

کنیم، مترادف،