گیاه مترادف
گیاه مترادف اسم فرم
- شاخ و برگ گیاهان گیاهی, سبز, شاخ و برگ يی، ارگانیسم.
- کارخانه تسهیلات، کارگاه ریخته گری، فروشگاه، آثار، آسیاب.
گیاه مترادف فعل فرم
- دانه، افشانده شدن, پراکنده, ایمپلنت, مجموعه.
- محل نصب، پروتز، تسلیم، مجموعه را قرار داده، ایجاد، قراردادن، تعمیر، القای.