از راه دور مترادف
از راه دور مترادف صفت فرم
- ، خارج محفوظ است سرد، دور، unapproachable، نشاسته ای محتاط در سخن، درون گرا، گریزان از اجتماع، خارج از قرار دادن، سرد، كسانى كه ستم، خصومتآمیزی, منزوی، رسمی، درونگرا.
- جنگلهای دور, دور, دورافتاده, دور دست، غیر قابل دسترس، قابل دسترسی، godforsaken، جدا، منزوی, حذف.
- ضعف ظریف، مبهم، خفیف، کوچک ناچیز، نا معلوم، محتمل، بعید است، حداقل محدود غیر قابل مشاهده، باریک، بلند و باریک.
- ماقبل تاریخ, باستان, antediluvian, قدیمی, بدوی، بسیار قدیم, فراموش شده, unremembered, مدفون است.
- نامربوط،، جداگانه خارجی بی ربط unconnected بعید, زاید کردن هدف معنوى بیگانه نابرابر ناسازگار، دور.