استریل مترادف


استریل مترادف صفت فرم

  • بی ثمر نابارور خشك، دانایی، unfruitful، infecund، بی فایده، آسپتیک، ضد عفونی کننده، ضد عفونی، استریل، مثلا، uncontaminated.
  • بیهوده بیهوده, بی فایده, نافرجام, بی ثمر خريدند،، بی معنی، otiose، بی اثر، unavailing، مرده.
  • کسل کننده insipid صاف، خشك، jejune، مرده، خشک، خسته کننده، دلتنگ، یکنواخت، humdrum.

استریل مترادف فعل فرم

  • sanitize پاک, پاک, پاک، الودگی ضد عفونی، ضد عفونی، اتوکلاو، depurate.
استریل لینک های مترادف: بی فایده, نافرجام, پاک,

استریل مترادف،