اسمير مترادف


اسمير مترادف اسم فرم

  • افترا، تهمت، غیبت کننده کمپین mudslinging ترور شخصیت اشاره هميشه زبانش به غيبت، detraction.
  • نقطه لکه، daub، splotch، خال بلات، سیاه شدن، smirch، محو کردن.

اسمير مترادف فعل فرم

  • تهمت خشنى، لکه دار کردن، لکه دار کردن، بی اعتبار، besmirch، sully، revile، traduce، blacken، پاكدامن.
  • سیاه شدن خال, خاک, لکه, بلات smirch، کثیف، befoul، daub، گسترش، مالش.
اسمير لینک های مترادف: خاک, لکه,