اشغال مترادف


اشغال مترادف اسم فرم

  • اختیار تعامل، inhabitation، استفاده، تصدی شغل، لذت بردن، کسب، نگهداری، lodgment برگزاری، اجاره، کنترل، اقامت.

اشغال مترادف صفت فرم

  • خالی.

اشغال مترادف فعل فرم

  • تصاحب، حمله تسخیر پادگان، اختیار، تصرف.
  • را, استخدام، پر، استفاده از, استفاده, ساکن.
  • پر کردن نگه دارید، انجام انجام، حفظ، اجرا.
اشغال لینک های مترادف: خالی, را, استفاده, ساکن,

اشغال مترادف،