انتشار مترادف


انتشار مترادف اسم فرم

  • آزادی آزادی رهایی رستگاری، آزادی، امداد، چين، تخلیه، extrication، disentanglement، جنايتاتي، عفو، نجات، باج، آزادی مشروط، عفو.
  • انتشار اعلام انتشار، گسترش، توزیع، تبلیغات، پخش، گزارش، ارتقاء، گردش خون، ارتباطات، سرایت.
  • تابش تجلی تخلیه، طرد، انتشار، طرح ریزی، بازدم، اکستروژن، دفع.
  • تولید مثل افزایش ضرب، گسترش نیزاز زایش, پرورش, تخم, جوجه کشی.
  • چاپ، پخش ظاهر اطلاعیه اعلام انتشار، گردش خون، انتشار تبلیغات، پخش، گزارش، ارائه، صدور.
  • کتاب مجله، روزنامه، مجله، نشریه شماره پياپي، دسته یا مجموعه، نسخه، موضوع.
  • گسترش.

انتشار مترادف صفت فرم

  • پراکنده کنند.

انتشار مترادف فعل فرم

  • ارائه تسکین خلاص، بهانه، تخلیه، معاف، جدا نمودن، untie، unfetter، بخشش، رها کردن، شل، خنثیسازی.
  • رایگان، آزاد، آزادى، اجازه دهید، parole، manumit، اجازه دهید بیرون، اجازه دهید شل.
  • هوا تبلیغات، گردش، ترویج، انتشار اعلام، گسترش، پخش، ballyhoo، ترويج، سر و صدا، bruit، ساخت تا، شدند، پف دار، پلاگین.
  • گردش اعلام، تبلیغ، گسترش پراکنده, توزیع, منتشر, پراکنده، افشانده شدن پخش.
انتشار لینک های مترادف: پرورش, گسترش, توزیع,

انتشار مترادف،