بهداشت مترادف
بهداشت مترادف اسم فرم
- بهداشت, طهارت پروفیلاکسی salubrity، بدیعترین، بهداشت و درمان.
- صحت wholesomeness تندرستی، قدرت، استحکام، تناسب اندام، قدرت، انرژی و زنده دلی.
- وضعیت دولت تن, شکل.
بهداشت مترادف صفت فرم
- بهداشتی، germfree، تمیز، استریل، کساني، مثلا، ضد عفونی، آسپتیک, استریل، گوارا، سالم، سالم.