تداوم مترادف
تداوم مترادف اسم فرم
- ادامه فرمت تداوم، انسجام، پشتکار، مدت زمان، پیشرفت، طولانی شدن، تداوم، جانشینی، استقامت، توالی.
- تداوم تداوم پایداری، استقامت، مدت، نگهداری، عود، حفظ، تداوم.
- تداوم.
- دوام تثبیت پایداری، perdurability، استقامت، بقا، ابد، دوام، جاودانگی، تداوم، fixedness، مدت.
- فرمت طولانی شدن پروتوكل، پیشرفت، سرگیری، علاوه بر این، مکمل، فوق العاده، ضمیمه، اسکریپت.
- مدت زمان طولانی شدن، تداوم دوره، مدت، فاصله، زمان.
- پشتکار تعيين اميد،، وضوح، ثبات و استحکام، doggedness، سرسختی،، سرسختی، استقامت، ماجرا،، اصرار، stick-to-itiveness، سعی و کوشش، tirelessness، غیرت، صمیمیت.
تداوم مترادف فعل فرم
- ادامه به شهرت جاویدان دادن حفظ، eternize، eternalize، طولانی، حفظ، حفظ، نگه داشتن، protract، گسترش.