ترکه مترادف
ترکه مترادف اسم فرم
- bequeathal، bequeathment، ابرا هدیه، وقف میراث، اعتماد، املاک، ارث، حل و فصل، جهیز دادن، میراث، گرانت، یارانه، سهم، بخش.
- ساقه جوانه، اسپری، ترکه لغزش، شاخه، شاخه، لغزش، قلمه، دسته گل، nosegay، الماس، حلقه گل، corsage.
- شعبه, ساقه, چوب, 1و2, سوئیچ, تنه درخت, شاخه, با.