جیب مترادف


جیب مترادف اسم فرم

  • باز کردن، توخالی، حفره، سوراخ، خندق، گودال، سوکت، دهانه، نهنج، ظرف.
  • جوش.
  • کیسه, fob.

جیب مترادف فعل فرم

  • filch pilfer مناسب، حیف و میل کردن، purloin، سرقت، را، آسانسور، کش رفتن، خود کمک.
جیب لینک های مترادف: جوش, کیسه,