متوجه مترادف
متوجه مترادف صفت فرم
- هشدار مراقب ونماینده، ناظر، وجدان، ملاحظه، متفکر، بخشنده، اختصاص داده شده، فکر، ادب، مودب، deferential، احترام، گالانت.
- ونماینده heeding آگاه، هشدار، آگاه، توجه، دقیق، نگران، ناظر، آگاهانه، آگاهانه و معقول و متبحر، زنده است.
متوجه مترادف فعل فرم
- reify چهاچوب بنظر اوردن, جامعه, بدن, تجسم، اثبات.
- به دست آوردن سود بدست آوردن، درو، اثر، درآمد، انجام، تولید.
- درک قدر، درک، دستگیری، را در درک، شناخت، تصور.