مسابقه مترادف
مسابقه مترادف اسم فرم
- ، معاینه سوال استعلام، بازجویی، تعلیم و دستور مذهبی، تحقیقات، تفتیش عقاید، پرسشنامه چک، محاکمه تست.
- جعل.
- جفت زن و شوهر، دونفری ترکیبی, دسته کوچک موسیقی جاز، تیم، باشگاه، گروه.
- مبارزه تضاد جنجال، برخورد، چالش، مسابقه، رقابت، اختلاف، استدلال، مبارزه، نبرد، مبارزه، نزاع، تقابل، مشاجره.
- مسابقه رقابت نامزدی، بازی، دیدار، برخورد، تقلا، مسابقه، رویداد، set-to، رقابت، تضاد، مبارزه با.
- همکار برابر، معادل مانند همکار, دو, همسر همتای مکمل مسابقه رقیب، همتراز.
مسابقه مترادف فعل فرم
- ادعا, تلاش, رقابت, با یکدیگر رقابت می, مبارزه با بیش از اختلاف بحث مبارزه، چالش.
- بررسی سوال، پمپ، پرس و جو، بازجویی صدا، cross-examine، catechize، پرس و جو، interpellate، بررسی کنید.
- تمسخر.
- جفت زن و شوهر، همسر، تیم، گروه یوغ، برابر، مرتبط، مقایسه و تطبیق، صفحه نمایش، تعادل، تراز، برابر.
- شبیه تقریبی، موازی، با قبول متناظر با، همزمان، تا اندازه گیری، حفظ سرعت با.
- مسابقه برابر رقیب، تست، تعامل، دوئل، تقلید می کند.