مسیر مترادف


مسیر مترادف اسم فرم

  • البته مسیر جاده، سفرنامه، دنباله، آهنگ، ویک، ردیابی، خط، طرح، طراحی، حالت، سبک، فرم، صورت، معنی.
  • به معنی متوسط آژانس مراحل instrumentality, راه, سیستم, طرز عمل، روش، روش، عمل، فرایند، البته.
  • جاده خیابان جاده، ایران، گذشت، گذرگاه، عروق، کانال، راهرو، آهنگ، دنباله، خیابان، بلوار، بزرگراه، thruway، شاهراه.
  • سفرنامه, راه, دوره گذشت مدار ضرب اجرا دور مدار خط سیر، شریان, کانال, detour, دور زدن.
  • مسیر.
  • پیاده روی, راه, خط دنباله، جاده، مسیر، مسیر byway، جاده های فرعی بوده، ضرب و شتم، دور، البته، مسیر.

مسیر مترادف فعل فرم

  • ارسال مستقیم، کانال، نقطه هدف سر، هدایت، درایو، مانور، خلبان.
مسیر لینک های مترادف: راه, سیستم, سفرنامه, راه, کانال, دور زدن, مسیر, پیاده روی, راه,