ورزشی مترادف


ورزشی مترادف اسم فرم

  • انحراف تفریح و سرگرمی, تفریح و سرگرمی، تفریحی، سرگرمی، حواس پرتی، divertissement، بازی، بازی، جیغ وداد بازی کردن، چکاوک.
  • بذله گویی سرگرم کننده، raillery اذیت کردن, تمسخر, تمسخر، استهزاء، شوخی، نشاط، نشاط، badinage، گفتگوی بورسی، joshing، ribbing.
  • لاکپشت جهش هیولا، عجایب، هیولا، انحراف، چیز عجیب و غریب برای deviate.

ورزشی مترادف صفت فرم

  • قوی قوی دلچسب شدید، خوش بنیه، هاسکی، عضلانی، brawny، زبر و خشن, فربه, sinewy, سنگین, سفت.
  • نمایشگاه، sportsmanlike در این میدان عادلانه, حتی, محترم, gentlemanly.
  • گاه به گاه, غیر رسمی, گی, بلند, رنگارنگ, زرق و برق دار، rakish، جلف، زرق و برق دار, جاز, splashy.

ورزشی مترادف فعل فرم

  • trifle اسباب بازی dally, حرکت تند و سبک، کسی را دست انداختن، احمق، را سرگرم کننده از کشیدن یک پا.
  • بازی, ورجه caper محل جولان، cavort، اسب اطراف، gambol، disport، چکاوک، شادی.
ورزشی لینک های مترادف: تمسخر, فربه, سنگین, سفت, حتی, محترم, گاه به گاه, غیر رسمی, گی, بلند, رنگارنگ, جاز, بازی,

ورزشی مترادف،