پیچ و خم مترادف


پیچ و خم مترادف اسم فرم

  • perplexity گیجی، سردرگمی، fluster درهم و برهم کردن، عدم قطعیت، ترجمه­ناپذيري، خورش، سرگیجه، ابهام، مه.
  • دخمه پرپیچ و خم را درهم و برهم کردن snarl, مجتمع, گره, جنگل, وحشی.
پیچ و خم لینک های مترادف: مجتمع, گره, جنگل, وحشی,