چربی مترادف


چربی مترادف صفت فرم

  • تنومند چاق چاق و چله، چاق و چله، خشن، سنگین، اضافه وزن، چاق، rotund، roly-poly، گوشتی، portly، شکم گنده و بحالت موازنه دراوردن, tubby, به pursy.
  • ثروتمند، مرفه پر رونق راحت، پاداش، پاداشی در, سودآور, سودآور، شکوفایی، پربار، انبوه، cushy.
  • چرب, سباسه, چربی, unctuous, oleaginous.
چربی لینک های مترادف: سودآور, چرب, سباسه, چربی,

چربی مترادف،