کرال مترادف
کرال مترادف فعل فرم
- تصاحب ضبط امن، قلاده، چنگ زدن، دستگیری، بازداشت، نگه، ناب، خرج کردن، fetter، دام، دستگیری.
- محصور, جرم, جمع آوری, نرده, دور تا خوشه، دسته، مهار، paddock، گله، درایو.
کرال لینک های مترادف: محصور,
جرم,
جمع آوری,
نرده,