کشتی مترادف


کشتی مترادف اسم فرم

  • بار.
  • نهنج ظرف بطری، ویال، پارچ، گلدان، پان، گلدان، وان، مالیات بر ارزش افزوده، چلیک، چیز قابل، ابریق، حوضه.
  • کشتی، هنر و صنعت، قایق.
  • کشتی، هواپیما، شناور.

کشتی مترادف فعل فرم

  • ارسال حمل و نقل، پست، اعزام، انتقال حرکت, انتقال, انتقال، حمل، consign، بیان، صادرات.
کشتی لینک های مترادف: بار, انتقال,