گارد مترادف
گارد مترادف اسم فرم
- سنگر، حفاظت، دفاع، حفاظت، سپر، صفحه نمایش، تجهیزات و ارایش کامل.
- مراقبت, توجه, هوشیاری، گريزى, احتیاط, نظارت.
- نگهبانی نگهبان، سرپرست، گشت، نگهبان ناظر، warder.
گارد مترادف فعل فرم
- تماشای بیش از سازمان دیده بان، حفاظت، حفاظت، نظارت بر حضور، سپر، امن، حفظ، دفاع، گشت، پناه.