عظیم مترادف
عظیم مترادف صفت فرم
- باور نکردنی، فوق العاده، بی حد و حصر, شدید, کشور کاملا فاحش، باور نکردنی.
- بزرگ غول پیکر بسیار زیاد، گسترده، هیولا، فوق العاده، عظیم، نجومي، کوهستانی، تایتانیک، elephantine، عظیم الجثه، شگرف، شگفت انگیز.
- بزرگ، درشت, سنگین, نیرومند و درشت هیکل, کافی, وسیع, بزرگ صعودی قابل ملاحظه، massy.
- عظیم عظیم غول پیکر گسترده، غول ماموت، شگفت انگیز، شگرف، brobdingnagian.
- فوق العاده walloping قابل توجه، غیر معمول، whacking، عجیب، ماموت، قریب به اتفاق، خیره کننده، هیولا, بزرگ, عظیم, برجسته.
- قابل توجهی بزرگ، دور در محدوده گسترده، عمده، تحمیل، جارو، بزرگ، بسیار چشمگیر است.