درخواست مترادف


درخواست مترادف اسم فرم

  • تمایل به نفع خواهید، نیاز، پاسخ، آرزو، نیاز، مصادره، دادخواست، نرم افزار، درخواست، تجدید نظر، importuning، خواستی، entreaty.
  • درخواست تجدید نظر.

درخواست مترادف فعل فرم

  • اداره غیر روحانی گسترش، مالش، پور، لام، محل، روغن مالی کردن بدن.
  • از خود بی خود: وقف اختصاص درگیر شامل، نگرانی، مستقیم.
  • التماس درخواست کردن التماس بپرسید، تمنایی، clamor، تجدید نظر، importune، دادخواست، برادران،، [مشركان]، التماس کردن، شکایت، دنبال.
  • درخواست برای دادخواست، مصادره، درخواست تجدید نظر، درخواست، دنبال، استناد، تمایل، دعا، آرزو، importune، درخواست کردن التماس، برادران،، خواهش، تمنایی.
  • نامزدی مراجعه، توجه مربوط، مناسب، کت و شلوار، شامل، نگرانی، مقابله با، باید با انجام دهد، اتصال.
  • وفق دهند, استخدام, استفاده, مهار, تبدیل.
درخواست لینک های مترادف: درخواست تجدید نظر, استخدام, استفاده, مهار, تبدیل,