مقدماتی مترادف


مقدماتی مترادف صفت فرم

  • مقدماتی, prefatory, آغاز, اولیه, initiatory, مراسم تحلیف اول.
  • مقدماتی, prefatory, باز کردن, آغاز, شروع, incipient, inchoate, exordial, initiatory, سابقه, قبل از.
  • مقدماتی.
مقدماتی لینک های مترادف: مقدماتی, آغاز, اولیه, مقدماتی, باز کردن, آغاز, شروع, سابقه, قبل از, مقدماتی,

مقدماتی مترادف،