نمایشگاه مترادف
نمایشگاه مترادف اسم فرم
- ، نمایشگاه، نمایش، نمایشگاه، منظره، گذشته نگر نشان می دهد.
- تفسیر توضيح، تفسير، تشريح تبيين، نقد، تفسیر، تجزیه و تحلیل، بررسی، بررسی اجمالی.
- نمایش، نمایش، نمایشگاه، نمایشگاه، نمایش, تظاهرات, عینک, نمایشگاه.
- نمایشگاه، نشان دادن، مارت، نمایشگاه، نمایشگاه، مراسم مجلل، بازار.
نمایشگاه مترادف صفت فرم
- , درست, فقط صادقانه بی طرفانه evenhanded، بی طرفی، عادلانه، معقول، بی طرفانه.
- روشن, باز, جذاب زیبا، آفتابی، بی عیب, unblemished متمایز، تمیز، دلپذیر، خوش تیپ، خوش منظر، دوست داشتنی.
- قابل قبول مناسب middling مناسب و معقول، متوسط، متوسط، رضایت بخش، so-so.
نمایشگاه مترادف فعل فرم
- افشای، صفحه نمایش، نشان آشکار، نشان دادن، آشکار، شواهد نشان می دهد، اکسپرس، نشان می دهد.