پف دار مترادف
پف دار مترادف اسم فرم
- تند باد نفس، ضربه، بازدم وزش نسیم, پیش نویس, بوی, تجلی، ابر، پر، بخار.
- دود, قرعه کشی, کشیدن, بکشید.
پف دار مترادف فعل فرم
- تورم گشاد متورم شدن، باد، گسترش، بالون، نفخ، شکم، کشش، افزایش، بزرگ، منفجر کردن.
- ضربه, gust, waft, بیرون آمدن.
- نفس نفس زدن huff wheeze، بادهان باز دم زدن.