پنجه مترادف
پنجه مترادف اسم فرم
- پا، forepaw دست چارپایان دست پنجه پد، سم.
- پاشنه پا, ناخن, خار, قلاب, unguis, گیره.
پنجه مترادف فعل فرم
- خراش خراش, مالش, مشت, ساییدگی اسکراب، صیقلی، قلم مو.
- خراش، اشک، جلو، قلاب، gouge، خار، دستگاه پرس، lacerate، خراش، gash، بریده بریده, سوراخ, گرفتن، maul، قطع، خونین، چراندن.
- دسته maul manhandle، بوفه، پوند، دستکاری، لمس، پت، سکته مغزی، مالش، نوازش کردن، نوازش، پت، مش.