استقرار مترادف
استقرار مترادف اسم فرم
- بلبرینگ، نگرش موضع موقعیت, مطرح, جنبه، رفتار، حمل و نقل، قیافه.
- بنیاد نهاد سرمایه گذاری، نگرانی، انجمن، کسب و کار، شرکت، شرکت، شرکت، سازمان.
- نگرش، خلق و خوی منش قاب ذهن تمایل چشم انداز احساس نقطه نظر، خلق و خوی، خلق و خوی.
- وضعیت، دولت، شرایط، شرایط, وضعیت, شکل, موقعیت.
- کمک هزینه.
استقرار مترادف فعل فرم
- استفاده, استفاده از تنظیم ترتیب، تنظیم، موقعیت.
- در برخواهد داشت.