خامه ای مترادف


خامه ای مترادف فعل فرم

  • اسکن در نگاه، به شیب, تلنگر از طریق برگ، خواندن.
  • بالا, کرم, خراش, جارو, جدا کردن، برس کردن.
  • جست و خیز, گزاف گویی, گلوله کمانه دار زدن، ترمز ماشین، چراندن، لیز خوردن, نگاه.
خامه ای لینک های مترادف: بالا, کرم, خراش, جست و خیز, گزاف گویی, نگاه,

خامه ای مترادف،