فهرست اسامی همه مترادف،


  • پوهنتونها مترادف،: خیانت، دورویی، فساد، unscrupulousness، نادرستی، كژى.
  • پوچ مترادف،: معتبر و موثر و رضامندى, عمل, با ارزش است.
  • پویا مترادف،: , ثابت, بی اثر, پایدار هنوز هم، مرده.منفعل، ضعیف، enervated، دانایی، بی اثر، uninspiring.
  • پژمرده مترادف،: خنک, احیای, تجدید, بازیابی, راست.شکوفا, رشد, رستگار, بازیابی, بهبود بخشد.
  • پژوهشگر مترادف،: معلم، معلم، مربی، مربی، pedagogue.بی سواد مختلف، ساده لوح، سواد، blockhead.
  • پی در پی مترادف،: متناوب, گاه به گاه, دوره, عود, پراکنده.
  • پیاده روی بیش از مترادف،: احترام، نظر، افتخار، قدردانی.
  • پیاده سازی مترادف،: مانع, مانع, مانع, تاخیر, تضعیف.
  • پیدا کردن مترادف،: از دست دادن misplace چشم پوشی، دست، mislay، غفلت.
  • پیدایش مترادف،: پایان نتيجه ختم، پایان، پایان با.
  • پیرو مترادف،: dissenter, detractor, منتقد, تبادل نظر, مرتد.
  • پیرو مد زودگذر مترادف،: دائم و ماندگار و پایدار، چند ساله، کلاسیک، سنتی.
  • پیروز مترادف،: از دست, ناموفق, دادن مورد ضرب و شتم, جای کسی را گرفتن, شکست, عظمتش.فروتنی، shamed خجالت، abashed، تحقیر.از دست دادن...
  • پیروزی مترادف،: تحقیر بی احترامی کردن ذلتی، شرم.شکست، شکست، از دست دادن، سقوط.شکست، از دست دادن، تسلیم، فلاپ، دوشیزه قایق.عدم...
  • پیروی کنید. فعل مترادف،: بغلط تفسیر کردن، misjudge.
  • پیش مترادف،: محفوظ است., داغ, آرام, ارام تشکیل آرام آرام، مهار.
  • پیش بینی مترادف،: چاره اندیشی موقت، ادراک، نگاهی به گذشته.
  • پیش بینی نشده مترادف،: پیش بینی، پیش بینی، پیش بینی، روال منظم, در نظر گرفته شده است.
  • پیش زمینه مترادف،: پس زمینه, سایه, سایه, پشت, عقب.
  • پیش فرض مترادف،: پرداخت تحقق برآورده، مطابق با.
  • پیش پا افتاده مترادف،: تازه, جدید, اصلی, تخیلی, غیر معمول.
  • پیش گفتار مترادف،: خاتمه پیوست ضمیمه، چاره اندیشی موقت، قطعه اخریک اهنگ.
  • پیشتاز مترادف،: محافظه کاران، ارتدوکس، standpatters.عقب، پشت، rearguard.
  • پیشرفت مترادف،: غرفه توقف از دست دادن زمین، عقب نشینی، بازگشت به بالا.عقب نشینی، وقفه، عقب ماندگی.رد, فروپاشی, محو شدن, شکست,...
  • پیشرفته مترادف،: سقوط، افت، کاهش تبار.عقب نشینی, عقب, retrogress, کم کردن سرعت.عقب، عقب مانده، ارتجاع، hindmost.تضعیف خنثی نگه بازگشت،...
  • پیشرو مترادف،: پیرو جانشین وارث، شاگرد، imitator.
  • پیشنهاد مترادف،: امتناع, انکار, سلب مسئولیت, برداشت, رد, انکار.رد بازگشت را انکار، خودداری، برداشت، نمی پذیرند.
  • پیشنهادی مترادف،: بی فایده و بی معنی، خالی، خالی، بی ربط.decorous, متواضع, مودب, مناسب, genteel, جلا, تصفیه شده.
  • پیشگام مترادف،: کپی, دنبال, تقلید, دنباله, موفق.پیرو شاگرد imitator، جانشین، نوادگان.
  • پیله مترادف،: لرزش, disburden, پاکسازی، آزاد، شر, exorcise.
  • پیوسته مترادف،: دور دور از راه دور, حذف, جدا, جدا.
  • پیوند مترادف،: آهنگسازی، تسکین، آرام، آرام، ساکت، tranquilize.تقسیم قطع untie، قلاده باز کردن، شدید، قسمت، جدا، جدا، خلاص، تقسیم،...
  • پیپ مترادف،: botch، رد second-rater bummer لیمو، بازنده.
  • پیپ زمین مترادف،: بین بردن، خراب کردن, اعتصاب, حذف, را از هم جدا.
  • پیچ مترادف،: تعمیر، قرار دادن به حقوق، تنظیم، تنظیم، تعمیر سفارش.
  •