فهرست اسامی همه مترادف
کانون توجه مترادف: برجسته, روشن, تاکید، لهجه، تیز، بالا بردن, افزایش قابلیت.کانون داغ مترادف: دن لانه تصویری برای نزول گهواره, بستر, خوب, منبع, مهد کودک, چشمه, مرکز رشد.کانکتور مترادف: پالس.کانگستر مترادف: گانگستر.کاه مترادف: رد زباله، ضایعات باقی مانده، sweepings، ناخواسته، leavings، سطل زباله، قلوه سنگ، بستر، برگشتِی، بدساخت.تمسخر.کاه باد مترادف: فال تاجی منادی، ثبت نام، پیش بینی، مواقع، foretoken، foretaste، نشانه، پیشنهاد، intimation، اشاره، مدرک، وعده.کاهش مترادف: تنزل debase بی ارزش می كنیم، نزول مرتبه، فروتن، تحقیر، شرم، کم، derogate، جلوگیری از تورم، روزهایی، مستهلک، بی...کاهلی مترادف: تنبلی تنبلی غیرفعالی، بی تحرکی، اینرسی، فتور، lassitude، listlessness، بی حالی، کندی،، مرگ کاذب، انفعال، شلی.کاهو مترادف: پول.کاوالیر مترادف: سریال41, شوالیه, سپاهی, سوار, cavalryman, caballero.حمل غیر رسمی، رایگان و آسان، unconstrained جونگ، مختصر، بزرگ، متکبر، lordly،...کاورنو مترادف: بزرگ، توخالی، خمیازه وسيع و جادار و بزرگ، غرق شده، مانند غار گردابی، عمیق.کاوشگر مترادف: بررسی نگاه به تحقیق، بررسی، سوال، کوره، مطالعه، بازجویی، cross-examine، سر و گوش آب، به همکار، به گودی،...کاپیتان مترادف: استاد.رئیس رهبر استاد، فرمانده، سر، اصلی، مدیر، کاپیتان، فرماندار، رئیس، فورمن، سالار.فرمان منجر مستقیم،...کاپیتولاسیون مترادف: تسلیم شدند.کاکایی مترادف: ساده، cat's-paw، احمق، لب به لب، علامت، ادعاهاي، قربانی، زود.فریب فریب، تقلب، hoax خفقان، cozen، یازند، فریب، گمراه،...کباب مترادف: تمسخر اى سوار، بچه، دنده دار، کسی را دست انداختن، مسخره، travesty، تقلید و هجو کردن، تقلید مسخره امیز، twit، طعنه...کبریتی مترادف: مفید و مختصر.کبوتر مترادف: ساده است.کبودی مترادف: contusion تغییر رنگ, سایش black-and-blue علامت، خراش، جراحت، صدمه دیده است، زخم و درد و التهاب و تورم، ضایعه است.زخم زخمی،...کت مترادف: پالتو ژاکت گوشته، قرار دادن، پنهان سازی، نیام، ژاکت، پالتو.لباس شب لباس بلند و گشاد، لباس، لباس، ایجاد، لباس،...کتاب مترادف: دوره تومه انتشار، کار، نوشتن، اپوس، جزوه.درگیر استخدام، ثبت نام, حفظ, قرارداد برای امن، رزرو، خط تا, برنامه,...کتاب درسی مترادف: schoolbook، متن، کتابچه راهنمای کاربر، پرایمر، مرجع، منبع.کتاب مقدس مترادف: هندبوک کتابچه راهنمای کاربر، راهنمای کتاب راهنما، مرجع، انجیل، اقتدار، کتاب مقدس، vade mecum.مقدس کتاب مقدس...کتابچه راهنمای کاربر مترادف: فیزیکی، قاليباف، دشوار، پر زحمت، نوکر.کتاب، کتاب راهنما راهنمای دایرکتوری، آغازگر.کتری مترادف: گلدان teakettle قوری، پان نوعی رامی، کشتی، caldron، دیگ بخار، مالیات بر ارزش افزوده، tureen.کتک زدن مترادف: sock، wallop، ضرب و شتم، آمار اعتصاب پانچ ترش ضربت سخت زدن لیسیدن نفوذ مثل حلزون حرکت, کمربند.کتک کاری در گوشهای مترادف: مبارزه با.کتیبه مترادف: حکاکی، تصور زدن، برش، کنده کاری، حروف علامت، مارک، مشخصه، فداکاری، شعار، افسانه.کثافت مترادف: grossness زشتى، lewdness، آن زمان nastiness، پوسيدگي، vileness، defilement، زشتی، هزل، پورنوگرافی.خاک ordure کود، مدفوع، مدفوع،...کثیر مترادف: سازمانده.کثیف مترادف: ادبیات پایه کم ناپسندیده، فرومایه، ميانگين خرده مطرود مبتذل، زیرآبی رفتن.کثیف آلوده، متعفن متعفن، excremental،...کج مترادف: شیب نگرش، تعصب و ديدگاه نقطه مشاهده، نظر، قضاوت، تکیه، واکنش، مشاهده، تاکید، زاویه،.روی حیله و تزویر متقلب،...کج خلقی مترادف: دعوا، تف، برخورد، کلمات، ردیف، کشمشکی، سوء تفاهم, اختلاف, ضایعات، نزاع، wrangle، جرو, تفاوت.کج کردن مترادف: بدجلوه دادن تحریف کج، پیچ و تاب، تعصب، پیچ، وزن، garble، گزافه گویی، شیب، خون.کد مترادف: سیستم قوانین، مقررات، استاندارد اخلاق، اخلاق، رفتار، اعتقادات، اخلاق، معاشرت.