به طور طبیعی مترادف: به سادگی به طور معمول، غیررسمی، به طور ذاتی خود به خود، unaffectedly، unassumedly، واقعا، unpretentiously، صادقانه، صمیمانه،...
به طور مستقیم مترادف: بلافاصله، همزمان، فورا رک و بی پرده، فورا فعلا، سرعت، سرعت، سرعت، مدت کوتاهی، به زودی.
به طور مستمر مترادف: بارها و بارها perpetually دائما، بی وقفه، به طور مداوم، eternally، مداوم، برای همیشه، همیشه، ceaselessly، بی وقفه، interminably،...
به طور کلی مترادف: معمولا عادی، عادت، معمولا به طور معمول، اغلب، عمدتا، به طور معمول, اصولا, عمدتا.فراگیر جامع، جامع، مفهومى...
به علاوه مترادف: desideratum دارایی جایزه جایزه گنج, خوب, سود, استفاده, حق بیمه.علاوه بر این، ضمیمه، فوق العاده، مکمل، به دست آوردن,...
به عنوان مثال مترادف: مثال مورد تصویر, نمونه, نمونه, نمونه، خاص، نقطه exemplification.نمونه نمونه, مدل, نوع نمونه، نمایندگی، تصویر، نمونه،...
نقطه: نوشتن توجه داشته باشید، ضبط، ثبت نام را به پایین لیست، چوب خط، خط ناخوانا، نشان می دهد, نشان می دهد توجه نشان می دهد، آشکار، اشاره، اشاره، اشاره، مشخص، تاکید،...