فهرست اسامی همه مترادف
یهودا مترادف : خیانتکار فریبا فریب دهنده، dissembler، مار اینفورمر، turncoat، تبادل نظر، خائن، quisling.یواشکی مترادف : پنهان اب زیر کاه، مخفی، furtive، حیله گر کردن دزدکی حرکت کردن، underhand، مشکوک، غیر مستقیم، پنهانی، محجوب، مرموز،...یوتا مترادف : ذره، ذرات پاره، اره، مدارك قراضه، بیت، قدرتمند،، دانه، سایه، خرده نان، قطره، بازیچه قرار دادن، مو، بوی، اتم.یورش مترادف : حمله شورشيان حمله، حمله، تاخت و تاز کردن، پرخاشگری، تهاجم، توهین آمیز، شارژ، شروع، جرم، برخورد، فشار، منظور،...یوغ مترادف : اسارت بردگی بردگی، برده داری، peonage، بردگی، اجبار، انقياد، حبس، اجبار، بار، وزن.پیوستن متحد ترکیب، لینک،...یک مترادف : جزئی ناعادلانه، گرایش، عادلانه، prejudiced منحرف، حزبی.نابرابر نامتعادل ناهموار ناعادلانه, نا, فراری.یک صدایی مترادف : هماهنگی توافق، کنکورد، هم سازگاری، میل، موافقت, مطابق, مخالفت،، توافق، وحدت، اتحادیه، کنسرت.یک عدد مترادف : رئیس.یکتاست، مترادف : توانا قادر متعال، قدرتمند، معتبر puissant، قدرتمند، مقاومت، عالی، برجسته، prepotent، شکست ناپذیر, غالب استادانه.یکدست مترادف : دیگرگونه.یکدیگر، مترادف : زور وادار کنیم،، را، قلدر، ارعاب، مطبوعات، درایو، بود، فرمان، strong-arm، dragoon، غالب شدن، دقیق، نمى.یکسان مترادف : یکسان، همان، یکی، بسیار selfsame، لباس، غیر قابل تشخیص، tantamount برابر، معادل، مترادف twin تکراری، تعویض، جایگزین.یکسونگری مترادف : ، تعیین حل و فصل وفادار، انسانهایی انعطاف ناپذیر، ثابت قدم، متعصب، حضور۷۰ تن، monomaniacal، تزلزل، implacable، خستگی...یکنواخت مترادف : ثابت سازگار، undeviating، مداوم، ثابت مشابه، selfsame، جهانی، عمومی، عاشق.رد و بدل، عادت، لباس، ابریشم، regimentals، لباس...یکنواخت و خسته کننده مترادف : کسل کننده بی رنگ بدون زرق و برق، دلتنگ، تیره رنگ، یادآوری، سربی، تلخ، مرده، نوشتیم،، بی ثمر، برنامه، مسطح،...یکنواختی مترادف : tedium یکنواختی، کندی، تکرار dreariness، خستگی، الآن،، کبیرِ، نشسته،، عادت، روال ملالت.یکپارچه مترادف : اسلامي،، واحد، یکی، undivided دست نخورده کل، همگن مثل ثابت, undeviating, لباس, يگانه.قابل عظیم به یاد ماندنی جامد, اعمال,...یکی مترادف : متحد کل، undivided کل، جدایی، تنها، فرد، کامل، هماهنگ، یکپارچه، دست نخورده، موحد، مجموع.یکی شدن مترادف : فیوز مخلوط جوش، تحکیم، ادغام، ادغام، متحد کردن، ترکیب، توام، تبدیل به چسب کردن، معاشرت، درآمیزند، مخلوط.یگانگی مترادف : تنهايى کبیرِ هویت، وحدت، همبستگی، یکپارچگی، تمامیت، یگانگی، فردیت.توافق، کنکورد، هماهنگی، توافق، حسن...ییپ مترادف : جیغ زدن.