فهرست اسامی همه مترادف،
کمیاب مترادف،: فراوان، مشترک فراوان منیفولد، فراوان است.کنتراست مترادف،: شباهت، هویت، میل، کبیرِ، توافق، تصادف.کنترل مترادف،: غیرقابل کنترل بر خلاف نسوز، گنده، ناخوشایند است.کنترل خود مترادف،: ضعف، بی ثباتی، تحریک پذیری، hotheadedness.کنجکاو مترادف،: پیاده روی مشترک امری عادی عرفی معمول، معمولی،.blasé بی تفاوت world-weary جدا جونگ، دور.incurious، بی تفاوت، بی علاقه،...کنجکاوی مترادف،: بی تفاوتی, disinterestedness, پارگی, سردی.کندن مترادف،: هیجان فعالیت شلوغی، سر و صدا، اختلال.اضطراب، وحشت، عصبانیت، fidgets.کنسرت مترادف،: اختلاف افکنی، cross-purpose، مخالفت، اختلاف و تفرقه scission، اختلال.کنسول مترادف،: پریشان، سرند، dishearten، تشدید، افسرده و مشکل.کنفدراسیون مترادف،: تجزیه طلبی, برداشت, خروج, انحلال.کنون مترادف،: نزدیک, نزدیک, همسایه مجاور پیوسته, آشنا.کنکورد مترادف،: اختلاف, مخالفت, اختلاف, antipathy, شانس, خصومت.کنیم، مترادف،: رایگان, انتشار, آزاد, سست, اجازه رفتن.لابه کردن, محور, التماس کردن, خواهش, درخواست.کهنه مترادف،: سخاوتمندانه، قابل تحسین، spendthrift.، پیوست شیک دبون ایر, جدید, صنوبر.مبتدی، tyro، نوچه، شاگرد.فعلی و به روز و مدرن,...کوبیدن مترادف،: لوازم یدکی ببخشايد، اجازه دهید کردن امساک کردن، ببخشید.کوتاه مترادف،: قد بلند، بلند، گسترده، دراز و طولانی.کشیدن طولانی گسترش، protract، کشش، افزایش دهد.فراوان پرگو دارای اطناب، prolix،...کوتاه قد مترادف،: بلند, قوی, بلند, بالا, غول پیکر, rangy.کوتاه مدت مترادف،: عمر طولانی پایدار perdurable دائمی، ابدی، عصر بلند.کوته فکر مترادف،: لیبرال, broad-minded, تحمل, منصفی.کوتوله مترادف،: غول غول ماموت, هیولا, brobdingnagian.کودکانه مترادف،: بالغ، بالغ، بالغ و رشید، معقول، عاقلانه.کور مترادف،: باهوشتر, فهیم, هشدار, دانا.کوره در رفته مترادف،: داغ، تشکیل، self-possessed، self-controlled، dispassionate، رواقی، آرامش.کوشا مترادف،: تنبل, تنبل, بیکار, shiftless, slothful, lackadaisical.کوشر مترادف،: غير قانوني، نادرست، مورد رویداد outré.کوه مترادف،: دره توخالی دیل، گلن.فرود، برو.کاهش کاهش پایین، سقوط، کاهش، کاهش، شیرجه رفتن.کوهستانی مترادف،: تخت،, سطح, ناگسستنی کم.کوچک مترادف،: عالم, بزرگنمایی, blowup.سیگنال اصلی و عمده و قابل توجهی، برجسته است.بزرگ بسیار زیاد, عظیم, elephantine وسیع، بزرگ.عمده،...کویر مترادف،: باقی می ماند، رعایت تحقق استوار ایستاده، پایبند است.باغ تمدن بهشت، سرزمین شیر و عسل.کپک زده مترادف،: تازه، جدید، روشن،، شکوفایی درخشان.پر جنب و جوش, جدید, اصلی, هیجان انگیز, حالا.تازه، خالص، شیرین، طراوت.کپی مترادف،: اصلی، مثالی نادر چیز عجیب و غریب، تکینگی، مخالف است.اصلی, مثالی, نمونه, نوع, الگوی, مدل.کیاست مترادف،: سودمند, مفید, صرفه جو, heaven-sent, propitious, مطلوب.کیفیت مترادف،: حد وسط، حقارت، بی تفاوتی، فقر، بی موردی تبدیل.فقیر, جنس بنجل، تحتانی، درجه پایین, توسط, schlocky.کینه مترادف،: مهربان آمرزنده بردبار، انسانی، زیاده، ملایم.خیرخواهی، خوب، سخاوت، دوستی، خیریه، liberality.کینه توزی مترادف،: حسن تفاهم، بخشش، مهربانی، محبت.