فهرست اسامی همه مترادف،
انتزاعی مترادف، : توجه، هشدار، پاسخگو، متفکر با آن.انتشار مترادف، : حبس گرفتاری برده داری، سرکوب.زندانی, زندان, قفس, نگه دارید, بکوبند.اتصال, کراوات, زنجیره ای, fetter.پنهان کردن،...انتظاری مترادف، : رزرو، دورویی، گایل دو بحث حیله گری.تعصب تعصب فریب، بی عدالتی، نادرستی است.انتقاد مترادف، : ستایش, ستایش, تحسین، تأیید، -جویند, extol, تحسین.تصویب, ستایش, با بیحوصلگی حرف زدن، تحسین, ستایش, تقدیر.انتقادات و پیشنهادات مترادف، : خودداری، حفظ، حفظ، رزرو.انتقال مترادف، : حل و فصل، bide، sojourn، خطری، باقی می ماند.انتقام مترادف، : ببخش, بهانه, عفو, چشم پوشی, امساک کردن.امساک کردن، مانع، پرهیز از، از بجنگيد.رحمت ترحم تحمل، خیرخواهی، تحمل.انتگرال مترادف، : گسسته, جداگانه, تقسیم شده.انجام مترادف، : ، لغو ناتمام، ناقص، تا در هوا در برزخ.، ماهر، دست و پا چلفتی ناشایست،، خام.پرهیز، اجتناب از، بجنگيد، طفره...انحراف مترادف، : جدی جدی، جدی، شدید و عمیق.انحرافی مترادف، : طبیعی سالم با فضیلت راست, خالص, خوب است.انحطاط مترادف، : سالم و بی خطر و سالم، صدا، اخلاقی، مناسب و معقول.بهبود، شکوفا، پیشرفت، شکوفه.اندازد مترادف، : محافظت از سپر حفاظت, دفاع از, پناه، روی صفحه نمایش.اندازه مترادف، : رگولاتورها اشاره کرد tininess لاغري،, littleness, slightness.اندازه گیری مترادف، : immoderation، intemperance، اسراف، unrestraint، بیش از حد، تبذير.بیش از حد, گزاف, بی دلیل, زیاد, ظالمانه است.شتابزده، شتاب زده،...اندازه گیری تا مترادف، : در کوتاه مدت سقوط، شکست، ماشین موزنی آمده.اندام مترادف، : عشاق، embroil، پروازش، شامل.سفت، انعطاف ناپذیر، unbending، پا، دست و پا چلفتی، سفت و سخت.اندوه مترادف، : قناعت, رضايت, خوشحالی, ارضاء, لذت, پیروزی.اندکی مترادف، : ، عمده جدی و مهم و قابل توجهی، شدید.توجه, حضور, درد را.گرامی دادگاه، تحسین، خوش آمد می گوید، اعتماد به نفس.قابل...اندکی متلاطم مترادف، : ، جریان منظم حتی صاف مستمر، رام نشده.آینه های شیشه ای, آرام, ارام, صاف, مانند.انرژی و زنده دلی مترادف، : ضعف سکون بی تفاوتی، عدم پاسخ القا بود، کندی،.انزوا مترادف، : دسترسی, worldliness, مشارکت, تبلیغات.انزوای مترادف، : پذیرش شمول تصویب، خوش آمدید، آغوش، دعوت.انسان گریز مترادف، : نیکوکار, انسان دوستانه, altruist, بانی خیر, سامری خوب.انسانهایی مترادف، : irresolute vacillating لرزان، متزلزل، مردد، همخوانی ندارد.انسانی مترادف، : بود انسان گریز, cynic.بی رحمانه خشن implacable وحشیانه، pitiless، وحشی، خشن و وحشیانه است.انسجام مترادف، : incoherence، سردرگمی، تناقض، inconsequence، پوچی، فصل.انزجار اتلاف پراکندگی پراکندگی, تضاد, جدایی نادر از سیمین.انسداد مترادف، : کمک به منظور تشویق، کمک، روزی.انصاف مترادف، : جانبدارى طرفداری عدالتی، بي انصافي، تعصب، تعصب، one-sidedness.انطباق مترادف، : همکاری، خودخواه، disobliging، خصمانه، خصومتآمیزی.انعطاف ناپذیر مترادف، : انعطاف پذیر، الاستیک، انعطاف پذیر، pliant، قابل انعطاف، متغیر, پلاستیک, انعطاف پذیر.انعطاف پذیر مترادف، : مجموعه, دست و پا چلفتی، سفت، بی دست و پا, تنگ, تنگ.غیر حساس بدون واکنش، سفت و سخت، انعطاف ناپذیر، خودسرانه تعب،...انعطاف پذیری مترادف، : خشکی، سفتی، انعطاف ناپذيري، بردهای.stolidity، عدم پاسخ القا بود، سفتی، معاندت.انعکاسی مترادف، : نسنجیده، خود به خود، ضربه، راش.انفرادی مترادف، : چند, بسیاری از, چند.محبوب befriended گرامی، گنجانده شده است.اجتماعی، خوش مشرب، گلهای، همراه است.مشترک، گروه، جمعی...