فهرست اسامی همه مترادف،


  • انقباض مترادف،: بیان و افزایش طول, تقویت, تقویت.
  • انقضا مترادف،: آغاز, شروع, شروع, شروع, افتتاح.
  • انقلابی مترادف،: حفظ، حفظ، ثبات، حفظ.
  • انواع مترادف،: یکنواختی کبیرِ شباهت، همگن، invariability.
  • انکار مترادف،: اجازه می دهد اجازه، اجازه می دهد، ارائه، ارائه.تائید، تسلیم بازپس avow، اعتقاد دارند.تصویب پذیرش تاکید اجازه...
  • اهانت مترادف،: خود احترام, محترم, شایسته، با وقار، نشاط بخشی.احترام ادب تمکین، mannerliness، مدنیت، درایت، اعتماد به نفس.
  • اهل مترادف،: كشور sedate هوشیار قبر, جدی, جدی.
  • اهلی مترادف،: هیجان انگیز, هیجان, روحیه, پر جنب و جوش, پرماجرا.بالا بردن, تشدید, تیز, ادویه.وحشی, وحشی, undomesticated.balky unmanageable عمدی،...
  • اهمال مترادف،: پرشور, آشفته, نگران, درگیر, اضطراب.
  • اهمیت مترادف،: بی اهمیتی علائم بی موردی تبدیل بی ربطی، inconsequence، سبکی.بی اهمیت و ناچیز و کم اهمیت، خرده، معمولی، بیهوده و...
  • اهک مرده مترادف،: افشای, inculpate, نگهداری, شامل, عشاق.افشای, افشا, incrimination, قرار گرفتن در معرض, muckraking.
  • اواخر مترادف،: زندگی، موجود، موجود زنده باقی مانده است.، بی درنگ زود و به موقع و وقت شناس، expeditious.اولیه جنینی، inchoate اوایل،...
  • اوایل مترادف،: اواخر, عقب مانده, الحسین, تاخیر, عقب.
  • اوت مترادف،: تسلیم شده و فروتن و خرده, کوچک, مشترک, مبتذل.
  • اوج مترادف،: نقطه کم، نادر جزر پایین، حداقل، آغاز.پایین, نادر, عمق.پایین، نادر پایه.نادر, عمق, پایین, پایه, پا, حداقل.اغاز...
  • اوقات فراغت مترادف،: کار, کار, اشتغال, زحمت, خرحمالی, اعمال.
  • اول مترادف،: آخرین, نهایی, انعقاد, فسخ, بسته شدن پایان.دورترین،، اقصی خارج شدید گذشته است.پیشرفته، unessential.undistinguished, کم,...
  • اولویت مترادف،: انصاف justness جداشدگی، سردی، بی طرفی، evenhandedness.توالی، posteriority، futurity.
  • اولياء مترادف،: ، معاف excused رفتن؟، روشن است.
  • اولین مترادف،: بدرود، وداع، آتش، آواز قو، hurrah آخرین.
  • اولیه مترادف،: مشتق، ثانویه، مرکب، مرکب.دوم، تابع، دستیار سوم، پایین.تاریخ و زمان آخرین، نهایی، خاتمه و نتیجه گیری،...
  • ايران مترادف،: سادگی، صراحت، خودانگیختگی، matter-of-factness، naturalness.
  • اينطور مترادف،: تلفن همراه، حرکت، تغییر،، unsettled تغییر.
  • اپیدمی مترادف،: محدود, موجود, جدا شده است.
  • اژدر مترادف،: نجات، لوازم یدکی، بازسازی، کمک، بیشتر تسهیل.
  • اکتسابی مترادف،: ذاتی، ذاتی، پایه، ساخته شده است.
  • اکثریت مترادف،: اقلیت، کمی، کمی.اقلیت، juniority، nonage، نارسی.
  • اکستازی مترادف،: ، بدبختی افسردگی اندوه دلسردی غم و اندوه، ناامیدی، woe ملالت.
  • ای مترادف،: closefisted، نیش ولخرجى توزانه، grasping، حریص.
  • ایجاد انگیزه در مترادف،: دلسرد کردن، بازداشتن، منصرف کردن، dishearten.
  • ایدئالیسم مترادف،: بدبینی، خودخواهی، رئالیسم، ماتریالیسم.
  • ایده آل مترادف،: واقعی واقعی واقعی تحت اللفظی, معمولی, عادی, دنیوی.ناقص، ناقص، محدود.
  • ایستاده مترادف،: رد، مخالفت، مبارزه، مقاومت، اجتناب از.بد نامی, بی احترامی کاهش, lowliness, بی اهمیتی علائم.
  • ایستاده برای مترادف،: مخالفت رد سرپیچی، مقاومت، مبارزه با.
  • ایمان مترادف،: شک, شک, كفر، incredulity، بی اعتمادی, بی خدایی.
  • << < 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 > >>