فهرست اسامی همه مترادف
غیر رسمی مترادف : سستی آشنایی، casualness، سهولت naturalness، offhandedness، سادگی، خودانگیختگی، unconstraint، unconventionality، uncereremoniousness.غیر رسمی،...غیر ضروری مترادف : غیر ضروری.غیر ضروری، unrequired ضروریِ نیازی، بی فایده، uncalled برای اضافی, زائد, مازاد, هاى, غیر ضروری.غیر طبیعی مترادف : هیولا و غیرانسانی و وحشیانه, وحشیانه, coldblooded, شنیع، شیطانی، وحشتناک، زبان نیامدنی, شیطانی, بد.ساختگی مصنوعی،...غیر عادی مترادف : غیر طبیعی.نامنظم.غیر عمدی مترادف : غیر عمدی و تصادفی و ناخواسته، گذشته، شانس، نسنجیده، بي توجهي، غفلت، بازبرند، unobservant، inconsiderate، بی دقتی.غیر عملی مترادف : ناکارآمد است.غیر واقعی حکومتی، unworkable است بیهوده، شبکیه،، بداند؟، غیر قابل جراحی، نظری، تفکری، تخیلی، چكيده،...غیر فعال مترادف : نشانگر بی اثر اينطور، ثابت، غیر عملی، راکد، نیز، بیکار، خفته، torpid، منفعل انبساطي است.غیر فعال کردن مترادف : فلج.غیر قابل اجرا مترادف : بی ربط, نامناسب، unfitting، inapposite، ربط, ناسازگار, ناسازگار.غیر قابل اعتماد مترادف : undependable.غیر قابل انکار مترادف : محتوای مسلم بی چون و چرا، بيشترى، indubitable، انکارناپذير، irrefragable، واضح است، آشکار، قطعی، خاص، unimpeachable، دندان شکن.غیر قابل تحمل مترادف : تحمل طاقت فرسا، insupportable، سرکوبگر unendurable، ناپایدار، غیر قابل قبول، غیر جایز، بیش از حد.غیر قابل تسخیر مترادف : یکصدمین نامحدود قابل تصرف، امن، سریع، redoubtable، رویین تن، شکست ناپذیر، unconquerable.غیر قابل توجیه مترادف : نابخشودنی, unpardonable, ناحق، همین، unwarrantable، غیر قابل قبول, ظالمانه.غیر قابل توصیف مترادف : غیر قابل توضیح.غیر قابل توضیح است مترادف : غیر قابل توصیف، indefinable، رفتن؟، وصف ناپذیر، مرموز، مرموز، مبهم، ژرف baffling, گیج کننده inscrutable، مبهم،، numinous occult.غیر قابل جراحی مترادف : غیر عملی.غیر قابل حل مترادف : غیر قابل توضیح لاینحل, insolvable, فهم, ناشناختنی مرموز، baffling، undefinable، inscrutable، obscure، نفوذناپذیر گیج کننده.غیر قابل فسخ است مترادف : تغييرناپذير است.غیر قابل مقاومت مترادف : ، مسحور کننده نیرومند قریب به اتفاق قربانیان, شکست ناپذیر, اغوا کننده دلربا، استادانه، قوی، فوتی و فوری، بی...غیر قابل مقایسه مترادف : بی همتا.غیر قابل نفوذ مترادف : نفوذناپذیر.غیر قانونی مترادف : مضر عادلانه، نادرست، ناعادلانه متقلب، ناعادلانهی، غیر اخلاقی، ناروا، غیر اخلاقی، unmoral، اشتباه، اشتباه.غیر...غیر متعارف مترادف : غیر رسمی نامتعارف، نامقلد، unceremonious، رایگان و آسان نامنظم، غیر معمول، عجیب و غریب, عجیب و غریب، اصلی، آوانگارد,...غیر محتمل است مترادف : بعید است نادر محتمل، غیر معمول، تردید، مشکوک، chancy، مخاطره آمیز.غیر مسئولانه مترادف : غیر قابل اعتماد بی دقتی، undependable غیرقابل اعتماد، غیر قابل پیش بینی، بی ثبات، هوس باز، غفلت، نابالغ، scatterbrained،...غیر مستقیم مترادف : غیر مستقیم روی حیله و تزویر، کج، کلاهبردار فریبکارانه، فریبنده، گریزان، نافرمانان، گمراه، آمیخته، غیر...غیر معمول مترادف : غیر معمول, نادر، نادر، گاه به گاه، پراکنده, کمیاب, پراکنده, چند, جدا, ناآشنا عجیب و غریب عجیب و غریب عجیب و غریب,...غیر ممکن مترادف : غیر قابل تصور غیر قابل تصور غیر قابل باور، بعید است، محتمل، بی سابقه، باور نکردنی، عجیب، فوق العاده، متناوب،...غیر ممکن است مترادف : غیر ممکن غیر قابل تصور غیر منطقی غیر قابل تصور، باور نکردنی غیرواقعی است.غیر منتظره مترادف : پیش بینی نشده پیش بینی نشده ناگهانی، unlooked-for، undreamed-of، unthought-of، unwonted، اتفاقاتی، تصادفی، شانس، تعجب آور، شگفت...غیرانسانی مترادف : مشتمل بر: وحشیانه, وحشی, بی رحمانه خونخوار، ظالم، شیطانی، شیطانی، بی رحم، بی عاطفه، pitiless، باطل، متعصب،...غیربهداشتی مترادف : unhygienic نجس، insanitary، کثیف کثیف، کثیف، بیماری زده، unhealthful، آلوده، ادبیات، آلوده، آلوده، fusty، کپک زده، سپتیک.غیرت مترادف : تب و تاب شور و شوق، روح، آتش، شور اشتیاق، صمیمیت، شور، زنده دلی، قلب، تعصب، single-mindedness، fervency، مزه، درایو، جاه...غیرجذاب مترادف : زشت است.