فهرست اسامی همه مترادف


  • ربايش مترادف: سرد تلخ cheerless، سرد، سرد، خشن، طوفانی، شمال، رشته، قطبی، قطبی، یخ، یخ زده، icebound، brumal.
  • ربط مترادف: پرسه زدن پر، سرگردان rove، قدم زدن، ولگرد، saunter، amble، peregrinate.ماندر، پرت شدن, drivel, blather, سرگردان, پر حرفی کردن.rambling،...
  • ربطی به اجرا ندارد مترادف: اجتناب ناپذیر، اجتناب ناپذیر، بی شفقت، unpreventable، ineluctable، بخت، مقصد، شود predestined، غیرقابل کنترل، خاص، مطمئن شوید.
  • ربودن مترادف: commandeer سرقت، دزدی، تصاحب، را بیش از سلب مالکیت، skyjack، یکدیگر،، dragoon، با شتاب، دزدان دریایی.شانگهای، تحت تاثیر...
  • رتبه مترادف: مطلق کل فاحش ناخالص، فاحش، مطلق، کامل و خودنمایی و طاس، آشکار است.فاسد gamy ناپاک، fusty، noisome، فاسد، 209،،...
  • رتبه دهی نشده است مترادف: علاوه بر این، علاوه بر این، علاوه بر این، علاوه بر این، همچنین به بوت, بیش از و بالاتر، نیز هست.
  • رتروگراد مترادف: retrogressive, کاهش, رو به وخامت, بدتر, بازگرداندن, نفر, ناتوان کننده است.انحطاط.مرتجع، عقب، مغلوب، عقب نشینی، گذاشت.
  • رجحان مترادف: میل علاقه اولویت، اشتها، طعم، میل، جانبدارى، تمایل، proclivity، میل، میل شدید، میل، جاذبه، معده.
  • رجز خیز مترادف: سرود.
  • رجیستری مترادف: ثبت.
  • رحمت مترادف: شفقت خیرخواهی، مهربانی، تحمل ترحم، خیریه، گریس، بخشش، lenity، بخشش.موهبت الهی، برکت، بخشش، benison، ثروت باد...
  • رحمی در اعمال هرگونه مترادف: گناه خیزد،، scruple، qualm، demur misgiving، توبه، contrition، تاسف، پشیمانی، شرم، [به دل.
  • رخ مترادف: شکاف, تقسیم, تقسیم اختلاف و تفرقه، شکستن، شکستگی، نقض شقاق، جدایی، بخش فراق انقطاع شکاف، طلاق.
  • رخ دادن مترادف: اتفاق رخ می دهد، betide، محل را مورد آمده، آمدن به تصویب، تحقق، eventuate، اعمال, امدن, وارد, نتیجه.
  • رخ می دهد مترادف: اتفاق می افتد مورد آمده، بوجود می آیند، می گیرد، رخ دادن ظاهر می شود، رخنه کردن، توسعه، eventuate.
  • رخنه مترادف: حساس حاد مشتاق، انتقادی، خاص، خوب موشکافی کردن، تصفیه، فهیم، دانا، تبعيضي،، کشت، ذوق، شیک.
  • رخنه کردن مترادف: به نور ظهور ظاهر می شود، بوجود می آیند، مورد آمده، رخ می دهد، اتفاق می افتد، تکامل، برگزار، eventuate، آمدن به...
  • رد مترادف: پول.رد انکار نقض، abjure، لغو، انکار، gainsay، اعتراض، باطل، لغو، disavow، بی اعتبار، كافر، تناقض.رد به نوبه خود،...
  • رد و بدل مترادف: لباس، کت و شلوار, لباس, vestments, لباس, raiment.
  • رد پای مترادف: رد پا footstep، ردیابی، آهنگ spoor، تصور، علامت گذاری به عنوان.
  • رد کردن مترادف: اختلاف رد رد، تناقض، confute، مقابله، retort، نفی، منفی، واژگون، controvert، مخالفت، دفع کردن حمله حریف، انکار.
  • رداء مترادف: لباس بلند و گشاد.
  • رده مترادف: کلاس بخش گروه، گروه، رتبه، فرقه، نوع، مرتب، درجه بندی سرفصل، طبقه بندی، سفارش.
  • ردیابی مترادف: پیگیری دنباله دنبال، سگ، سایه، شکاری، تعقیب، پیگیری، ساقه، شکار.کپی، قرعه کشی، طرح، طرح، علامت گذاری، افز ا...
  • ردیف مترادف: رتبه ردیف، قشر لایه، سطح، البته، بانک، گام.سری دنباله جانشینی، پیشرفت، البته، اجرا، آرایش، الگوی، خط، رتبه،...
  • رزرو مترادف: تحت محاصره حفظ، حل و فصل، عقب نشینی مستعمره، محوطه، محدوده، بستن، دستگاه، خاک، زمینه، دامنه، سکونت، خانه،...
  • رزمی مترادف: نظامی soldierly مبارز، مبارز، تجمل، جنگاوری، متخاصم، خصمانه با یکدیگراند.
  • رزومه مترادف: بازگشایی مجدد،، reinstitute، را، ادامه ادامه، رفتن، recommence، reembark، بازگشت.خلاصه.
  • رسا مترادف: معنی دار قابل توجهی نشان دهنده پیشنهادی, باردار,، سخنور، گفتن، اشاره، تند و تلخ، حرکت، متفکر.
  • رساله مترادف: نشریات می بینید؟ پایان نامه، پایان نامه، مطالعه، نمایشگاه کتاب درسی، متن، دستگاه، مقاله، تفسیر، نقد،...
  • رستاخیزی مترادف: استبداد، دیکتاتوری، استبداد، autarchy، استبداد، استبداد، توتالیتاریسم، hitlerism استالینیسم، تزاريسم، caesarism،...
  • رستوران مترادف: eatery chophouse، کسی که شام میخورد هش خانه, beanery, کافه, کافه تریا، luncheonette، بستر، اتاق ناهار خوری، brasserie.
  • رستگاری مترادف: تملک ثانوی احیاء, بازیابی, بازیابی باج، ترمیم، اعاده، غرامت، جبران، repurchase، انتشار، تخلیه تحقق، مذاکرات،،...
  • رسد مترادف: سادگی ingenuousness naturalness، artlessness، unaffectedness، انتظاری، صداقت، صراحت، باز بودن، بی گناهی، سبزِ، بی تجربگی، childishness، بی...
  • رسم مترادف: تصویر, طرح, مطالعه, تصویر، طرح، ترکیب، کارتون، پیش نویس، ردیابی، طرح، شبح، طراحی، طرح، نمودار.طولانی protract...
  •