برای ارائه مترادف: نگاه پس از, مراقبت از, پشتیبانی, حفظ, تمایل به وزیر به پرورش، تغذیه، حفظ، حفظ.آماده شدن برای برنامه ریزی برای پیش بینی، forearm، بیمه، فروشگاه.
برای از بین بردن مترادف: کاهش، کاهش، استراحت، assuage فروکش کردن، خلاص، خرد شدن، کاهش، رایگان، آزاد، اجازه دهید تا، کاهش، بگیرد، آزادى،...
برای انجام می شود مترادف: خراب نابود شکست خورده، غرق، از دست رفته، معلول، خراب شده، نا امید، چین، shelved، بی ثمر، نا امید کننده، محکوم، کار.
برای به دست آوردن مترادف: به دست آوردن دریافت، به دست آوردن، تهیه، رسیدن امن، کسب، برنده، جمع آوری.وجود دارد باقی بماند، غالب، هرکجای نگه، فراوانند، ایستاده، ادامه.
برای همیشه لطفا برای مترادف: همیشه تا کنون بی وقفه، بی وقفه، unceasingly، perpetually، everlastingly، eternally، unremittingly، به طور مداوم، همواره، ceaselessly، interminably، بی نهایت.
برج مترادف: ارگ دژ قلعه, دفاع, پناه، blockhouse، قلعه، قلعه، برج martello، سنگر.منار برج ناقوس کلیسا، منار مناره، جان پناه، برج، آسمان خراش، بنای یادبود، سوزن، تعقیب برج کلیسا، ستون هرمی شکل سنگی.
برج و بارو مترادف: crenellation، دیواره، breastwork، بارو، سنگر، سنگر و استحکامات، دژ، فورت، غني، escarpment، حفاظ استحکامات، راول در.
برجسته مترادف: برجسته اشاره, قابل توجه، معروف شناخته، برجسته، آشکار، قابل توجه، قابل توجه، مزاحم، قابل رویت، خودنمایی، مهم،...
برجستگی مترادف: دماغه اوج تاج، ارتفاع، تورم، فرمت، ارتفاع، jut، طرح ریزی، crag، برآمدگی، اوج، حدّت.افتخاری توجه داشته باشید،...
برحذر باشید مترادف: اجتناب از نخواهند رفت، سازمان دیده بان، ذهن، با احتیاط از نگاه کردن، بستر گسترده به, مراقب باشید, توجه, هدایت روشنی از، خودداری از دادن.
برخاست مترادف: تقلید مسخره امیز و کاریکاتور و تقلید و حقه بازی, طنز تقلید و هجو کردن، تقلید مسخره امیز کردن و تقلید و هجو، اغراق.