فهرست اسامی همه مترادف


  • آرام بخش مترادف: دارای اثر تسکین دهنده, tranquilizing, آرام بخش, اقامت, خواب الود،، خواب آور، مواد مخدر، آرامش بخش، آرامش سداتیو، opiate،...
  • آرام­بخشی مترادف: آرامبخش.
  • آرامبخش مترادف: ، تسکین دهنده حمایت دلگرم کننده اطمینان بخش، تسلی، solacing، تسکین، بسیار دلگرم کننده، bolstering، succoring، شاد،...
  • آرامش مترادف: توقف، تعلیق breather فاصله letup آرامش میان پرده مهلت شده کساد شکستن این caesura، entr'acte.راحتی برکت تسلی اطمینان، کمک،...
  • آرامگاه مترادف: قبر آرامگاه، سردابه مقبره، خرک، sepulture، بنای یادبود، دخمه محل قبور، charnel خانه، یادبود، تهی گور.آرامگاه.
  • آرایش مترادف: پیرایش.زینت.آرایشی و بهداشتی.ترکیب، قانون اساسی، ساخت و ساز، سازمان، آرایش، تشکیل، فرمت، مونتاژ، ساختار،...
  • آرایه مترادف: نظم neatness، orderliness، آرایش marshaling، تشکیل، منش، صف، تراز.مشارکت، نمایش، جمع آوری، مونتاژ، جمعیت، رژه، نمایش، throng.
  • آرزو مترادف: طومار درخواست تجدید نظر، نرم افزار، entreaty، خواستی، کت و شلوار، برسند، پیشنهاد، نیایش.تمایل اشتیاق hankering...
  • آرزومند مترادف: ، اشتیاق بایا ولع مصرف, حسرت, مشتاق وعده گرسنه درد خيالات, امیدوار, مشتاق بلند پروازانه، خیال اندیش.
  • آرزوی مترادف: تمایل خواهید درد برای، امید، طلب، کاج برای، آرزو، گرسنگی برای، طمع، مورد، زمانی برای خواب، تشنگی برای، hanker پس...
  • آرسنال مترادف: اسلحه خانه انبار تخلیه، مجله، سپرده گذاری، انبار، ذخیره، کش، شمع، تامین، سهام، فروشگاه، hoard.
  • آرشیو مترادف: سوابق اسناد پرونده, مقالات, رجیستری, دقیقه, تواریخ، آمار، معاملات.
  • آرم مترادف: نماد نشان نمایندگی، نشان، علامت، نشانه، تصویر، دستگاه، مدل، نمونه.
  • آرمان مترادف: امیدوارم، میل جاه طلبی حسرت longing رویا انتظار هدف, هدف.غیر واقعی, ناکارساز, رمانتیک, رویایی, اتوپيست،, ingenuous,...
  • آرمانگرا مترادف: کمال, عاشقانه, دریمر, رویایی, اتوپى.
  • آرنج مترادف: فشار jostle جمعیت، شانه، گول زدن، راندن، ضربت، پرتاب.
  • آریا مترادف: ملودی، هوا، آهنگ، لحن، انفرادی، تعداد.
  • آزاد مترادف: رایگان آزادى ارائه، نجات، انتشار، manumit، خلاص، تخلیه، از گرو در اوردن، بخشش، رها کردن، اجازه دهید بیرون، اجازه...
  • آزاد است مترادف: آزاد، انتشار، شر، ارائه، معاف، آزادى، روشن، رها کردن، unburden، ransom, بزدايد، خلاص، سست، untie، unfetter، رها، unloose،...
  • آزادى مترادف: آزاد آزاد آزاد، ارائه، unchain، manumit، disencumber، disburden.
  • آزادی مترادف: اجازه مرخصی، حق امتیاز، حق رای دادن، مجوز.آشنایی, impertinence, جسارت, effrontery, impudence, جسارت.آزادی آزادی رستگاری،...
  • آزادی مشروط مترادف: وعده.
  • آزار دهنده مترادف: تکرار مداوم سر سخت مستمر مستمر, ثابت, ثابت, خیره.
  • آزار و اذیت مترادف: آزار و اذیت گورکن، ستم، عذاب victimize، هری، پریشان، مجازات، شکنجه، درآورد، پریشانی، نگران، کورمالی، تحریک کردن،...
  • آزاري، مترادف: discourtesy incivility impudence، impertinence، اهانت، جسارت، brashness، crudeness، grossness، گونه، برنج، صفرا، عصب.
  • آزمایش مترادف: تحقیقات آزمایش، آزمایش، تایید، تحقیقات آزمون و خطا، اکتشاف، معاینه.سعی کنید تست، بررسی، با استفاده از روش...
  • آزمایشگاه مترادف: کارگاه، آزمایشگاه، اتاق کار، آتلیه.
  • آزمون مترادف: مصیبت بوته فشار، نبرد، استرس، عذاب، مسابقه، مسابقه، مبارزه.بررسی سعی کنید ثابت، تجزیه و تحلیل، بررسی،...
  • آس مترادف: ستاره، قهرمان، بالا، برنده، سرمقاله روزنامه، شاه، ملکه، یک و تنها، کارشناس، کارشناسی ارشد، سر، سوپر من.
  • آسا مترادف: حمله رعد اسا.
  • آسان مترادف: نور, بدون درد, راحت, گردیده است.راحت دلپذیر آرامش، undemanding، معقول، آرام، متوسط، ملایم، زیاده، دوستانه، بی تکلف،...
  • آستانه مترادف: رویکرد شیب به سمت مرز، تمایل، روند، نزدیک، نزدیک، دامن، شدند به سمت، قرعه کشی نزدیک، همگرا، لمس.لبه آستانه...
  • آستيگمات مترادف: نزديك بيني شديد، shortsighted.
  • آسمان مترادف: آسمان آسمان، آسمان آبی، welkin، طاق.
  • آسمانی مترادف: آسمانی, الهی, استر, empyrean, والا, فرشته, اخرتی, godlike, supernal, انتشارات اهل بهشت, paradisiac.لذت بخش، دوست داشتنی، زیبا، با...
  •